شهید احمد کاکا

شهید احمد کاکا نام پدر : عسگری تاریخ تولد :1337/06/24 تاریخ شهادت : 1361/08/11 محل شهادت : عین خوش وضعیت تاهل :مجرد نوع عضویت : سپاه - كادر مسئولیت : سردار تحصیلات : متوسطه کد شهید : 7583 رسته : پیاده نام مادر : خدیجه اکبری ضامنی نحوه شهادت : اصابت تیر به سینه گلزار : شهدای گله محله عملیات محرم نامبرده جانشین گردان بوده است

ادامه مطلب

شهید والامقام سردار احمد کاکا و تحولی که بعد از دیدار با حضرت امام خمینی (ره) در او ایجاد شد .
ماجرای دیدار با امام
برادر بزرگترش ( آزاده قاسم کاکا ) گفت که می خواهد به جماران برود تا امام را از نزدیک ببیند و از او می خواهد که چون تهران را خوب بلد است به عنوان همراه بیاید. او ابتداء سر باز می زند ولی با اصرار برادر رهسپار تهران شدند.
وقتی که به جماران رفتند، امام درباره منافقان سخن می گفت. در میان بیاناتش سه بار تأکید کرد : « پس کی می خواهید به راه راست برگردید ؟ »
تأثیر نفوذ کلام امام در شهید احمد کاکا
شهید خود می گفت : « من احساس کردم هر سه بار این حرف ها را به من می گوید. آن روز نقطه شروع و برگشت من شد. » کلام امام و حتّی نگاه امام تأثیر شگرفی در وجود شهید کاکا داشت. پس از مراجعت بلافاصله همه نوارها،عکس ها و ابزاری که بوی نفاق می داد را در حیاط خانه آتش زد و در اولین فرصت  به مسجد گلشن بابل رفته ، به خیل عاشقان امام پیوست.
ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی مشغول شد و پس از آن به عضویت سپاه پاسداران درآمد او عقیده داشت که آمدن او به سپاه، فقط به خاطر علاقه ویژه امام به سپاه بود. او می خواست در جایی خدمت کند که از نظر رهبرش بهترین جا باشد. با آغاز جنگ تحمیلی رهسپار جبهه شد و در حماسه های مختلفی حضور داشت ، سردار شهید کاکا، فردی خوشرو، زودجوش و بسیار عاطفی بود. هم رزمانش فوق العاده دوستش می داشتند.

ماجرای سجده و اقتدای رزمندگان به او در عملیات
دید وسیع از مسایل سیاسی و تحلیل درست اتّفاقات و اطّلاعات خوبی که از موضوعات اسلامی داشت باعث شده بود که در مواجهه با مخالفان منطقی برخورد کند و سعی داشت با ارائه دلایل قوی آنها را قانع کند آخرین بار به همراه پدرش به جبهه رفت. وقتی عملیات می خواست شروع بشود، از آنجا که مسئولیت جمعی از رزمندگان را به عهده داشت به سجده افتاد تا از خدا تقاضای پیروزی کند. در این لحظه گروهانی در پشت سر او به سجده افتادند و به او اقتدا کردند.
سرانجام در  1361/08/11( منطقه عین خوش ) در عملیات محرم بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به قلب پاکش به خیل شهیدان وطن پیوست و پیکر مطهرش در آرامگاه گله محله آرام گرفت.

فرازی از وصیتنامه شهید احمد کاکا
الهی کان صغر فی جنب طاعتک عملی فقد کبر فی جنب رجائک املی. ای خدا اگر در مقابل طاعت علم اندک است در مقابل رجاء و امید به کرمت آرزویم بسیار است.
الهی کیف اتقلب من عندک بالحبیه محروماً و قد کان طنی بجودک ان تقلبنی بالنجاه مرحوماً
ای خدا چگونه از درگاه لطف تو ناامید برگردم در صورتی که به وجود و احسان تو حسن ظن بسیار دارم که به حالم ترحم کرده و عاقبت از اهل نجاتم می گردانی خداوندا در موقعیتی واقع شده ام که این جبهه ام از داخل و خارج آزمایشی مناسب است و امیدوارم موفق شوم و عاقبت اگر سعادتی در انتظارم باشد به آرزویم برسم در زمانی واقع شده ایم که اسلام مورد تاخت و تاز ابرقدرتها واقع شده و این انقلاب که به رهبری خمینی کبیر جان گرفته روز به روز در حال رشد است هر بار از جهاتی مورد تاخت و تاز قرار می گیرد تا بلکه بدین طریق بتوان مسیرش را که از صراط مستقیم شروع به انحرافی در جهات و منافعشان بر گردانند اما چه خیالهای پوچی چون خداوند متعال تکیه گاه و پشتیبان ما می باشد
چه مزدوران فریب خورده داخلی و چه عمال وحشت زده خارجی در صدد نابودی انقلاب می باشد که یقین می دانم هیچگاه موفق نخواهندشد زیرا در دل نداریم و به فرموده رهبر عزیزمان چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم عزیزان من اسلام زنده شده است و تمامی مراکز فحشا و فساد را از بین برده است و دارد به مرور زمان تمام فساد را از بین می برد و اسلام در تمام زمینه های فرهنگی اجتماعی و سیاسی حاکم می شود و افکار جهانی را تحت الشعاع قرار می دهد عزیزان من اکنون با ظهور خمینی مکتب خود را با شناخت کامل انتخاب کرده ام و خدایا تو نیک می دانی که فقط برای تو متعالی شدن خودم قدم به این راه گذاشته ام زیرا اینگونه پذیرفتن مکتب است که در گوشت و پوست انسان ریشه می دواند.
قدآتیک یا الهی بعد تقصیری و اشرفی علی نفسی مقتدرا نادما منکسراً مستقیلاً مستغفرا منیبا مقر مذعنا معترفاً اکنون آمدم به تو معبودا پس از تقصیر و اسرافم بر خودم عذر خواه و پشیمان و شکست خورده و گذشت خواه و آمرزش جو و بازگشته اقرار کننده و دل نهاده و گیری از آنچه کردم ندارم.
 شهادت هم سنگرم را می بینم غبطه می خورم و می گویم آن فرد لیاقت داشت ولی من ندارم سعی می کنم کمتر و بیشتر برای خدا کارکنم که خدا مرا پذیرفته و آرزوی مرا برآورده سازد ای خدای ترا به عزیزترین خونهای تاریخ ساز عالم یعنی خون شهیدان کربلای حسین قسمت داده شهادت شربت معنوی را نصیب من بگردان.

 

ویدئوها

صداها

کاربران آنلاین8
بازدیدکنندگان امروز 176
بازدیدکنندگان دیروز 398
کل بازدید ها 753429